یادداشت های من

علمی هنری پژوهشی

یادداشت های من

علمی هنری پژوهشی

کمی با من مدارا کن



خدایا... !

کمی با من مدارا کن

سرده این پایین ، از اون بالاتماشاکن!

اگه میشه فقط گاهی ، بیا دست منو”ها”کن!

خدایا سرده این پایین ، ببین دستامو ، میلرزه!

دیگه حتی همه دنیا ، به این دوری نمی ارزه!

بگو گاهی که دلتنگم ، از اون بالا تو میبینی ،

بگو گاهی که غمگینم ، تو هم دلتنگ وغمگینی!

کسی اینجا نمیبینه ، که دنیا زیرچشماته ،

یه عمره یادمون رفته ، زمین دارمکافاته!

خدایا! وقته برگشتن ، یه کم با من مدارا کن ،

شنیدم گرمه آغوشت ، اگه میشه منم جا کن !

: خدایا در این روزگار تقدیرمان را چنان بنویس.

در شرایطی که هر لحظه در آزمایشیم هر روز روزعاشوراست

مثل حر باشیم در سپاه حقیقت نه شمر در مقابل حق

خدایا بهشتت کجاست ؟

بهلول هر وقت دلش می گرفت به کنار رودخانه می آمد.
در ساحل می نشست و به آب نگاه می کرد.
پاکی و طراوت آب، غصه هایش را می شست.
اگر بیکار بود همانجا می نشست و مثل بچه ها گِل بازی می کرد.

آن روز هم داشت با گِل های کنار رودخانه، خانه می ساخت.
جلوی خانه باغچه ایی درست کرد و توی باغچه چند ساقه علف و گُل صحرایی گذاشت.

ناگهان صدای پایی شنید برگشت و نگاه کرد.
زبیده خاتون (همسر خلیفه) با یکی از خدمتکارانش به طرف او آمد.
به کارش ادامه داد. همسر خلیفه بالای سرش ایستاد و گفت:
- بهلول، چه می سازی؟
بهلول با لحنی جدی گفت:
- بهشت می سازم.

همسر هارون که می دانست بهلول شوخی می کند، گفت:
- آن را می فروشی؟!
بهلول گفت:
- می فروشم.
- قیمت آن چند دینار است؟
- صد دینار.
زبیده خاتون گفت:
- من آن را می خرم.

بهلول صد دینار را گرفت و گفت:
- این بهشت مال تو، قباله آن را بعد می نویسم و به تو می دهم.
زبیده خاتون لبخندی زد و رفت.

بهلول، سکه ها را گرفت و به طرف شهر رفت.
بین راه به هر فقیری رسید یک سکه به او داد.
وقتی تمام دینارها را صدقه داد، با خیال راحت به خانه برگشت.

زبیده خاتون همان شب، در خواب، وارد باغ بزرگ و زیبایی شد.
در میان باغ، قصرهایی دید که با جواهرات هفت رنگ تزئین شده بود.
گلهای باغ، عطر عجیبی داشتند.
زیر هر درخت چند کنیز زیبا، آماده به خدمت ایستاده بودند.
یکی از کنیزها، ورقی طلایی رنگ به زبیده خاتون داد و گفت:
- این قباله همان بهشتی است که از بهلول خریده ای.
وقتی زبیده از خواب بیدار شد از خوشحالی ماجرای بهشت خریدن و خوابی را که دیده بود برای هارون تعریف کرد.

صبح زود، هارون یکی از خدمتکارانش را به دنبال بهلول فرستاد.
وقتی بهلول به قصر آمد، هارون به او خوش آمد گفت و با مهربانی و گرمی از او استقبال کرد.

بعد صد دینار به بهلول داد و گفت:
- یکی از همان بهشت هایی را که به زبیده فروختی به من هم بفروش.
بهلول، سکه ها را به هارون پس داد و گفت:
- به تو نمی فروشم.
هارون گفت:
- اگر مبلغ بیشتری می خواهی، حاضرم بدهم.
بهلول گفت:
- اگر هزار دینار هم بدهی، نمی فروشم.
هارون ناراحت شد و پرسید:
- چرا؟
بهلول گفت:
- زبیده خاتون، آن بهشت را ندیده خرید، اما تو می دانی و می خواهی بخری، من به تو نمی فروشم

*

خانه دوست کجاست




و کســی می گــــــوید: ســــر خود بالا کــــــن؛ بـــه بلنــــــــدا بنگـــــــر؛

بـــه بلنـــــــدای عظیــــــم؛ بـــه افـــــق هــــــای پر از نـــور امیـــــــد...

و خـــــودت خـــــــواهـــــــی دیـــــــــد؛ و خـــــــودت خــــــواهــــــی یافـــــت؛

خانـــه دوست کجاست...

خانـــه دوســت در آن عرش خـــــــــــداســت....

خانـــه دوســت در آن قلــــب پـر از نــور خـــــــداست؛

و فقــــــــط دوســـت خــــــــــــداســت.


[ دوشنبه پنجم اسفند 1392 ] [ 12:12 ] [ بهار ]

جشن نیکوکاری


http://ahange-del.persianblog.ir//

نرم نرمک می رسد اینک بهار، خوش بحال روزگار،

خوش بحال چشمه ها و دشت ها
خوش بحال دانه ها و سبزه ها،

خوش بحال غنچه های نیمه باز

خوش به حال قلبهای باصفا
خوش به حال دلهای بی ریا

www.loogix.com. Animated gif

خدا دستان با کرامتی که بی دریغ می بخشد رها نمی کند .

خالق من «بهشتی» دارد، نزدیک، زیبا و بزرگ؛
و «دوزخی» دارد، به گمانم کوچک و بعید؛
و در پی دلیلیست که ببخشد ما را ...
«دکتر علی شریعتی»
خدایا کمی هم به ما بیاموز

بخشیدن را...
.

افتادن، قطره، موج، آبی، Falls, drops, waves, blue


اقیانوس هرچند پهناوراست پایانی دارد

قطره هرچند کوچک است ،آغازی دارد .
پس تو هم ببار
ببار حتی اگر یک قطره باشی
بی شک فردا که بها رآید دستان خود را سبز خواهی یافت .
یایید با کمک های خدا پسندانه خود مارادردستگیری
از دانش آموزان بی بضاعت یاری دهید ،
وآخرت را برای خود خریداری کنید چرا که بزرگان گفته اند:
از کمک خود به دیگران دریغ نکنید هرچند کوچک باشد
شاید این , همان کلید بهشت باشد .
www.loogix.com. Animated gif
عزیزان بیایید به مبارکی قدوم بنفشه وبازگشت پرستوها
به شکرانه دستان توانا حال که بهار با سوغاتی از طراوت وسرسبزی در راه است
با کمک های خود شادی را بر دلهای منتظر هدیه دهیم
وطراوت برکویر جانهای خسته ببخشیم
14.jpg
.به یاد کودکی هایمان
دورانی که همه دغدغه مان تا خوردن گوشه دفترمشقمان بود و
زدن گیره برای صاف کردنش ...
وهمه شوقمان خرید لباس عید
www.loogix.com. Animated gif
بیایید
شوق خرید لباس عید را دردل کودکان نیاز مند روشن کنیم
تا نوید بهار دغدغه اضطراب ونگرانی برای مادران وپدرانانشان نباشد .
چراکه آدمیان به لبخندی که برلبها می نشانند
به احساس خوبی که برجا می نهد
و به دردی که از هم می کاهند می ارزند
گروه اینترنتی ایران سان
زندگی خالی نیست‌ مهربانی هست‌، سیب هست‌، ایمان هست ...
کودکان چشم به دستان پدر… سفره خالی را پدر از پنجره بیرون انداخت سفره قلبش را ... ... بار دیگر گسترد! بچه ها آن شب هم مثل دیگر شبها یک شکم سیر محبت خوردند به فکر کودکان گرسنه هم باشیم
www.loogix.com. Animated gif
بیایید اگر نمی توانیم ببخشیم
لااقل اسراف نکنیم
وخدا در همین نزدیکیست
[1392/12/14]

شرکت در جشن نیکوکاری


http://ahange-del.persianblog.ir//

نرم نرمک می رسد اینک بهار، خوش بحال روزگار،

خوش بحال چشمه ها و دشت ها
خوش بحال دانه ها و سبزه ها،

خوش بحال غنچه های نیمه باز

خوش به حال قلبهای باصفا
خوش به حال دلهای بی ریا

www.loogix.com. Animated gif

خدا دستان با کرامتی که بی دریغ می بخشد رها نمی کند .

خالق من «بهشتی» دارد، نزدیک، زیبا و بزرگ؛
و «دوزخی» دارد، به گمانم کوچک و بعید؛
و در پی دلیلیست که ببخشد ما را ...
«دکتر علی شریعتی»
خدایا کمی هم به ما بیاموز

بخشیدن را...
.

افتادن، قطره، موج، آبی، Falls, drops, waves, blue


اقیانوس هرچند پهناوراست پایانی دارد

قطره هرچند کوچک است ،آغازی دارد .
پس تو هم ببار
ببار حتی اگر یک قطره باشی
بی شک فردا که بها رآید دستان خود را سبز خواهی یافت .
یایید با کمک های خدا پسندانه خود مارادردستگیری
از دانش آموزان بی بضاعت یاری دهید ،
وآخرت را برای خود خریداری کنید چرا که بزرگان گفته اند:
از کمک خود به دیگران دریغ نکنید هرچند کوچک باشد
شاید این , همان کلید بهشت باشد .
www.loogix.com. Animated gif
عزیزان بیایید به مبارکی قدوم بنفشه وبازگشت پرستوها
به شکرانه دستان توانا حال که بهار با سوغاتی از طراوت وسرسبزی در راه است
با کمک های خود شادی را بر دلهای منتظر هدیه دهیم
وطراوت برکویر جانهای خسته ببخشیم
14.jpg
.به یاد کودکی هایمان
دورانی که همه دغدغه مان تا خوردن گوشه دفترمشقمان بود و
زدن گیره برای صاف کردنش ...
وهمه شوقمان خرید لباس عید
www.loogix.com. Animated gif
بیایید
شوق خرید لباس عید را دردل کودکان نیاز مند روشن کنیم
تا نوید بهار دغدغه اضطراب ونگرانی برای مادران وپدرانانشان نباشد .
چراکه آدمیان به لبخندی که برلبها می نشانند
به احساس خوبی که برجا می نهد
و به دردی که از هم می کاهند می ارزند
گروه اینترنتی ایران سان
زندگی خالی نیست‌ مهربانی هست‌، سیب هست‌، ایمان هست ...
کودکان چشم به دستان پدر… سفره خالی را پدر از پنجره بیرون انداخت سفره قلبش را ... ... بار دیگر گسترد! بچه ها آن شب هم مثل دیگر شبها یک شکم سیر محبت خوردند به فکر کودکان گرسنه هم باشیم
www.loogix.com. Animated gif
بیایید اگر نمی توانیم ببخشیم
لااقل اصراف نکنیم
وخدا در همین نزدیکیست
[1392/12/14]

گزیده ای از جملات الهام بخش زندگی


گزیده ای از جملات الهام بخش زندگی

تقدیم به نگاه پر عطوفت همه ی بازدید کنندگان این وب

هیچگاه دلت را به روزگار مسپار که دریایی از ناامیدی است
دلت را به خدا بسپار که دریایی از امید است . . .

.

ماهیان از از تلاطم دریا ، به خدا شکایت کردند .

و چون دریا آرام شد، خود را اسیر صیاد یافتند !
در تلاطمهای زندگی حکمتی نهفته است ،

از خدا بخواهیم دلمان آرام باشد .

نه دنیای دور وبرمان ...

9.jpg

8.jpg

58.jpg

14.jpg

9-50-succes.ir

جملات تصویری الهام بخش برای زندگی بهتر ... (22)

جملات تصویری الهام بخش برای زندگی بهتر ... (22)

جملات تصویری الهام بخش برای زندگی بهتر ... (22)

جملات تصویری الهام بخش برای زندگی بهتر ... (22)

جملات تصویری الهام بخش برای زندگی بهتر ... (22)

جملات تصویری الهام بخش برای زندگی بهتر ... (22)

جملات تصویری الهام بخش برای زندگی بهتر ... (22)

جملات تصویری الهام بخش برای زندگی بهتر ... (22)

جدیدترین جملات تصویری زیبا و گل واژه های آموزنده

جدیدترین جملات تصویری زیبا و گل واژه های آموزنده

جدیدترین جملات تصویری زیبا و گل واژه های آموزنده

جملات تصویری الهام بخش برای زندگی بهتر ... (22)